10مهرماه 1391
سلام دختر قشنگم
خوبي عشق من؟
الهي قربونت برم اومدم كه بگم از ديروز وارد هفته 29 شديم .
مامان جون فقط 8 هفته ديگه از انتظار طولانيمون مونده.
خوشكلم يه دو روز زياد تكون نميخوردي داشتم دق ميكردم.اما از ديروز صبح
دوباره شدي همون دختر شيطون خودم.
اتاقتو واست مرتب كردم وسايلاتو هم گذاشتم داخلش.
اما هنوز پرده واسش نگرفتيم.
روزي هزار بار ميام تو اتاقتو وسايلتو ميبينم ذوق ميكنم.
انگار توام توي اتاقي.
راستي بهم نخندي مامانا.....
ساك بيمارستانم اماده هست همه وسايلي رو كه ميخوايم گذاشتم
داخلش.
ديگه طاقتم تموم شده.
يه چيز ديگه ....
يه 16 روز ديگه عروسيه دايي احسان شماست.
هيچكدوم از لباسم اندازه نيست.
يه دونه لباس گرفتم اما هنوز نميدونم چي بپوشم.
از اندامم خيلي بدم مياد فكرشو نميكردم كه اينطوري شم.
جلو اينه ميرم از خودم بدم مياد اما وقتي يادم مياد كه اين تويي كه توي
دلمي
همه چي يادم ميره.