آرميتاآرميتا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 16 روز سن داره

ارمیتــــــــــــــــــــا الهــــــــــــــــه پــــــــــــــــــــاکـــــــــی

تقديم به محمدم

1392/1/22 11:10
نویسنده : الهه
395 بازدید
اشتراک گذاری

وقتى که دست عزیزت یه نوازشگر خوبه‏ خجالت

وقتى که طلوع چشمات دشمن هرچى غروبهچشمک

‏ وقتى که سایه اسمت روى لب‏هام خونه دارهقلب

وقتى که یاد قشنگت منوتنها نمی‏ذاره‏خواب

تو بگو جز تو کسى هست روى تشنگیم بباره‏ سوال

کسى هست اگه تورفتى، واسه من بشه ستارهسوال

‏ یه تبسم از نگاهت واسه من تموم دنیاست‏مژه

وقتى چشماتو می‏بندى، زندگى واسم معماستبغل

‏ تو نباشى، نميدونم تا کجا طاقت میارم‏قهر

دوش امن تو نباشه، سرمو کجا بذارم؟سوال

تو چشات معدن عشقه، من یه حفار قدیمى‏خنثی

من چى کار کنم که بیشتر با دلم بشى صمیمىمتفکر

‏ وقتى که حضور سبزت واسه من یه امتیازه‏ بغل

وقتى که دلم یه عمره داره به نگات ميبازه ‏ بغل

بذا تا همیشه دستات بمونه تو دست سردم بامن حرف نزن

بى تو من خسته راهم، بى تو من اسیر دردم‏دل شکسته

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان متین
3 بهمن 90 8:58
سلام خانمی . خوبی . خوش حال شوهرت که خانم به این با محبتی داره. ان شالله همیشه شاد و خوشبخت بمونید.
مامان یاس
6 بهمن 90 20:55
سلام ماه ربیع الاول مبارک حتما بیاین به وبلاگ نی نی ما و هدیتون را بگیرید التماس دعا یازهرا
نرگسی
8 بهمن 90 14:35
نمیدونم چرا این آدرستو درست وارد نمیکنی تو این قسمت نظرات ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟