آرميتاآرميتا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 16 روز سن داره

ارمیتــــــــــــــــــــا الهــــــــــــــــه پــــــــــــــــــــاکـــــــــی

مسافرت بابايي

1392/1/22 11:11
نویسنده : الهه
242 بازدید
اشتراک گذاری

سلام خوشکل مامانی.

خوبی نفسم؟

دلم واست شده اندازه یه مورچه کوچولو.

خوشکلم دیروز بابایی با مامان جون اینا رفته بودن گچین(یه روستای نزدیک بندرعباس).

مامان جون اینا خواستن تلویزیون بگیرن.واسه همینم دیشب منو عمه فاطمه رفتیم خونه عموم

موندیم با راضیه و زینب ومریم .اخه زن عمو اینام باهاشون رفته بودن.

خیلی خوش گذشت بهم ولی همش با مریم دعوام میشد.

مریم کلاس اوله ولی خیلی شیطونه منم اصلا باهاش صلاح نمیام.

 


خلاصه از دیروز عصر تا امروز صبح کلی به سرو کله هم زدیم.

 


اخرم بخاطر اینکه فاطمه تلشو شیکوند قهر کرد رفت توی اتاق.

روی هم رفته شب خوبی بود.

بابایی از سوغاتی واسم یه ادکلن اورده خیلی خوش بو هست.بهش گفته بودم که واسه

 

خوشکلمم یه چیزی بیاره ولی گفت هیچی ندیدم.قول داده از همینجا واست بگیره.وقتی

گرفت بهت نشون میدم البته فعلا عکسشو

فعلا باید برم مامان جون.میخوام سریال عشق ممنوع رو ببینم.



پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

مامان امیرعلی
29 دی 90 16:55
آره گچین سیسمونی فروشی نداره.شما هم سمر میبینید؟


اره سريال قشنگيه.خوشم مياد ازش
نرگسی
30 دی 90 12:52
کل وبلاگتو دیدم عزیزم جالب بود.ایشالا خدا یه نی نی سالم و صالح بده بهت.همیشه کنار هم شاد و سلامت باشید.چندتا سوال داشتم اگه دوست داشتی جواب بده ؟.شما بندرعباس زندگی میکنید؟ چند سالته؟ لینکت میکنم
نرگسی
30 دی 90 12:56
آهان یه چیز دیگه این لوگوای که کنار ادرس وبت گذاشتی همون( love )رو میگم چه جوری درست کردی ؟ یه سوال دیگه این نوشته های وبت رو چه جوری عوض کردی ؟ مثلا نوشتی( اینام دوستامن یا اینارو هم بخونید جالبه ) اینارو میگم .مرسی دوستم
نرگسی
30 دی 90 12:59
حالا چرا خسته گذاشتی اسم وبتو دختر ؟
نرگسی
1 بهمن 90 11:13
مرسییییییییییییییییی
نرگسی
1 بهمن 90 11:14
وااااااااااای من شیرازیهارو خیلی دوست دارم خیلی آدمهای خوب و مهربونی هستن همین طور مهمون نواز
مرسي گلم .ميشه بپرسم شما كجايي هستيد؟
نرگسی
2 بهمن 90 23:12
مرسی عزیزم.برو تو سایت makemebabies.com اونجا عکس خودتو و همسرت رو بده درست میکنه