مامانيه پر مشغله
سلام خوشکل مامان. خوبی عشقم؟ نمیدونی این روزا چقدر سرم شلوغه.هر روز میخوام بیام واست مطلب بنویسم ولی از بس کار دارم نمیتونم. دیروز از کار فرار کردم و با بابایی رفتیم خرید. واسه نامزدیه عمه فاطمه یه خورده از بادکنک و چیزای دیگه گرفتیم که خونه رو تزیین کنیم. واسه کت شلوارم که دادم به خیاط بدوزه دکمه گرفتم خواستم برم پرو که برقا قطع شد.(این مال دیشبه) دیروز ظهرم وقتی از خیابون برگشتیم رفتیم پایین عمه زهرام سر کار نرفته بود اومده بود خونه اقاجون. منو بابایی ام ناهارمونو بردیم اونجا خوردیم خیلی باحال بود.کلی با زهرا و فاطمه تعریف کردیم و خندیدیم. عمه هاتو ...
نویسنده :
الهه
10:29