26اذر ماه 1393
سلام عزیزم خوبی مامان.وای امروز از صبح که بیدار شدی همش نق میزنی.اب بده چایی بده شمع بده گردنبندمو خواستی.خلاصه دیوانم کردی.
طبق معمول هر روز تخم مرغم واست درست کردم خوردی.اما فکر کنم چون زود بیدار شدی بهونه میگیری.
دیشب خونه مامام بودیم همین که اومدیم جلو در که سوار ماشین شیم گفتی بوی کباب میاد.واقعنم میومد.من شاخ دراوردم اخه تو بوی کبابو چجوری میشناسی.دختر باهوش خوشکلم.به بابایی گفتم تو نگفتی بوی کباب میاد که ارمیتام بگه گفت نه.
انقد ذوق کردیم ...بعدم بابایی رفت واست کباب گرفت اومدیم خونه خوردی.
خلاصه اینکه این روزا انقد شیرین زبونی میکنی که دلم میخواد بخورمت.ف
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی