آرميتاآرميتا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 1 روز سن داره

ارمیتــــــــــــــــــــا الهــــــــــــــــه پــــــــــــــــــــاکـــــــــی

14 اذرماه 1391

سلام مامان جان دخترم  فقط 5 روز ديگه از انتظار 9 ماهمون مونده همه چيز اماده ست و همه فقط منتظر صبح روز دوشنبه ايم. دختر قشنگم تو كه هنوز يكي از فرشته هاي پاك و معصوم خدايي : ازخدا بخواه كه همه مامانا رو از ديدن روي ني نيشون خوشحال كنه  منم خوشحال كنه. از خدا بخواه كه هيچ بچه ي ناسالمي بدنيا نياد. از خدا بخواه همه مامان باباها واسه بچشون بمونن و همه بچه ها واسه مامان باباشون. از خدا بخواه همه بچه هاي مريضو شفا بده و ماماناشونو خوشحال كنه. از خدا بخواه هر كس كه ارزوي داشتن بچه رو داره خدا بهش عطا كنه. از خدا بخواه كه همه ما بتونيم بچه هامونو صالح تربيت كنيم. از ...
14 آذر 1391

5 اذر ماه 1391

عزیزدلم سلام.امروز عاشوراست ومن توی خونه تنهام البته بابایی ام کم کم میاد خونه. مامانی اومدم یه کم از حال و احوالات این روزام واست بنویسم. اول اینکه مامانیه شما قبل از بارداری ٥١ کیلو بوده الان با وجود شما خانوم طلا وزنم شده ٦٧. خیلی گنده نشدم از این بابتم خوشحالم. وای وای مامان امان از دردای این روزای اخر. اصلا نمیتونم بیشتر از ٥ دیقه بشینم.اگرم دراز بکشم پهلوهام درد شدیدی میگیرن. زانوهام وقتی میخوام از جام بلند شم میترکن از درد. دلمم شده مثل یه سنگ. ....انگار یه وزنه صد کیلویی بهش بستن. از روزی که وارد ماه نهم شدم همه این دردا اومده سراغم مامان.اما اشکال نداره عوضش ١٤ روز دیگه...
11 آذر 1391

29 ابان ماه 1391

سلام دختر قشنگم.نفسم خوبي؟   ماماني اين روزا اينترنت پرسرعتمون قطع شده مجبورم از اين كارتا استفاده كنم.انقد سرعتش پايينه كه   كلافم كرده.واسه همينه دير به دير ميام واست مطلب ميذارم. مامان جون قربون اين تكوناي محكمت برم. اين روزاي اخر خيلي شيطون شديا.همش ورجه وورجه ميكني. نميدونم دستته يا پاته محكم شكممو فشار ميده منم از ذوق ميميرم. دختر قشنگم امروز با بابايي ميخوايم بريم پيش دكترم كه صداي قلب قشنگتو گوش كنيم.   بعدم بريمن گهواره تو بخريم و سرويس خوابتو تحويل بگيريم. ميدوني كه فقط 20 روز ديگه مونده كه عشقمو بغل كنم. هنوزم باورم نميشه يكي داره مياد كه از خون خودمه و من مامانش...
29 آبان 1391

23 مهرماه 1391

جيگر طلاي من سلام.خوبي دختر خوشكلم.اين روزاي باقيمونده تو دل ماماني بهت خوش بگذره دخمليه نازم.   مامان جونم فقط 26 روز ديگه بايد انتظار ديدنتو بكشم. خيلي دلم ميخواد روزا تموم شن و لحظه ي ديدارمون برسه. اين چند ماه خيلي واسه من زود گذشت فكر ميكردم خيلي عذاب اوره اما از بس دختر خوشكل من   اروم و باوقاره بعضي وقتا بخدا يادم ميرفت كه تو دلمي ماماني. دخترم همه چيزو واسه اومدنت اماده كردم.وقتي بياي ديگه من از اين تنهايي يه نصفه روز خلاص ميشم. الان خيلي بده از صبح كه بابايي ميره تا ساعت 2 نميدونم وقتمو چطوري بگذرونم واسه همين اعصابم ميريزه بهم. تو كه بياي ديگه احساس تنهاييه...
23 آبان 1391

18 ابان ماه 1391

عزيزدلم قبل از سلام بگم كه معذرت ميخوام خيلي وقته چيزي ننوشتم برات. اخه تقصير من نبود نتمون قطع شده بود وقتي ام كارت گرفتم كامپيوتره قاطي كرد. عمو مجيد واسمون درستش كرد.اما من مامانيه بي وفايي نيستما. هفته 33 رو كه گذشت واست توي دفترم نوشتم كه ازش عكس بگيرم بذارم توي وبت. خوشكلم ماماني اين روزا خيلي گيج شدم اخه دكترم هفته پيش كه منو سونو كرد گفت 34 هفته و 5 روزته اما خودم ميگفتم اونجوري كه خودم حساب كردم اخراي 33 هستم. ديگه حرف خودمو قبول كرد تاريخ زايمانمم زد 20 اذر. ميدوني چند روز ديگه مونده نفسم؟ فقط 31 روز. خيلي خوشحالم. اما يه چيز ديگم هست اين روزا نميونم چرا عصبي شد...
18 آبان 1391

30 مهرماه 1391

سلام ماماني خوبي عزيزدلم؟ خوشكل مامان امروز وارد هفته 32 شده الهي قربونش برم. اگه گفتي چند هفته و چند روز ديگه مونده؟ 5 هفته يعني 42 روز ديگه نفسم. دارم از خوشحالي بال درميارم. قربون دخترم برم كه اصلا تو اين مدت منو اذيت نكرد . عروسيه دايي احسانم تموم شد بخوبي و خوشي. منو دخترمم كلي واسش رقصيديم.مگه نه؟ همه بهم ميگفتن نرقص بشين خوب نيست  اما اونا نميدونستن دختر من خيلي قوي تر از اين حرفاس قربونش برم. اين روزا خيلي باحال تكون ميخوري دستو پاتو حس ميكنم مامان. خيلي وقتا يه مدت طولاني دراز ميكشم به پهلو تا فقط تكوناتو حس كنم. هفته اينده ميرم پيش دكترم قراره واسه اخرين بار سون...
30 مهر 1391

24مهرماه 1391

سلام عزیزدلم.خوبی گل قشنگم؟ الهی قربونت برم من که یه هفته دیگه بزرگتر شدی و به زمان اومدنت نزدیکتر دیروز وارد هفته ٣١ شدیم خوشکلم. اگه گفتی فقط چند هفته دیگه مونده؟ اره ه ه ه ه ه ه ه ه ه فقط ٦ هفته دیگه. داره این انتظارمون به پایان میرسه جیگرم. حسابی مواظب خودت باش این یه چند روز دیگه حدودا ٤٨ روز دیگه فقط تو دل مامانی هستی. امیدوارم که اونجا بهت خوش گذشته باشه دختر قشنگم.   ...
24 مهر 1391

16 مهرماه 1391

سلام کوچولوی من. خوبی عزیز دلم.؟ اومدم که بگم امروز وارد هفته ٣٠ شدیم عشقم. خیلی خوشحالم دیگه چیزی به اخر راه نمونده مامان. مامانی یه برگه رو روش تعداد روزای باقی مونده که تو دلم هستی رو نوشتم زدم بالا تختمون. هر روز که بیدار میشم یه دونشو خط میزنم. امروز شده ٥٦ روز دیگه. مامانی قربونت بره این چند روز دیگه هم مواظب خودت باش بعد بدو بیا تو بغلم. راستی روز ٥شنبه و جمعه با مامانم اینا همگی رفتیم گناوه اما انقد هوا گرم بود که اصلا خوش نگذشت بهمون.هیچی ام نخریدیم فقط من واسه خوشکلم چند تا عروسک کوچولو گرفتم همین. ديگه اينكه فردا تولد باباييه امروز ب...
16 مهر 1391

10مهرماه 1391

سلام دختر قشنگم خوبي عشق من؟ الهي قربونت برم اومدم كه بگم از ديروز وارد هفته 29 شديم .   مامان جون فقط 8 هفته ديگه از انتظار طولانيمون مونده. خوشكلم يه دو روز زياد تكون نميخوردي داشتم دق ميكردم.اما از ديروز صبح دوباره شدي همون دختر شيطون خودم. اتاقتو واست مرتب كردم وسايلاتو هم گذاشتم داخلش. اما هنوز پرده واسش نگرفتيم. روزي هزار بار ميام تو اتاقتو وسايلتو ميبينم ذوق ميكنم. انگار توام توي اتاقي. راستي بهم نخندي مامانا..... ساك بيمارستانم اماده هست همه وسايلي رو كه ميخوايم گذاشتم داخلش. ديگه طاقتم تموم شده. يه چيز ديگه .... يه 16 روز ديگه عروسيه دايي احسان شماست. ...
10 مهر 1391